فرهنگ لغت محمد کیان
خاله: آده ، اودو ، آیه ، هایه دایی: دایی بابا: بابا، بابایی، بابا جون مامان: مامان، مامانی، مامان جون سلام: سیام، سنام زهرا: سسا اکبر: ابر حسین: محسن آسیه: آسی مریم: میم زینب: سینا، سیمپ، سینک یعقوب: ییو خوراکی: گاگا ماکارونی: ماماهی آهنگ: نانا حوله: حویه قورباغه: بوقابه ...
نویسنده :
مامان و بابا
19:37
تولدت مبارک عزیزم...
با نهادن نام مادر اوج گرفتم. گویی آنقدر بزرگ شدم که خدا فرشته ای را به امانت به من سپرد. آن فرشته تو بودی و من با وجود تو بزرگ شدم. وقتی با لحن کودکانه صدایم میزنی "مامان" دیگر از دنیا هیچ نمیخواهم. لبخندت بزرگترین هدیه و نگاه های مهربان توام با نیازت بزرگترین لذت زندگیم است. محمد کیان عزیزم ای آفتاب نازنین زندگیم، همیشه درخشان بمان. ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:27